سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاریخچه «ربنا» و شهرت استاد شجریان

ارسال شده توسط رنگارنگ در 88/6/16:: 3:47 عصر

 

استاد  شجریان

یک کارشناس و محقق موسیقی رادیو در یادداشتی به تاریخچه نوای «ربنا» در ایران، دلیل شهرت ربنای محمدرضا شجریان و ضرورت خلق ربناهای جدید در رادیو پرداخته است.

به گزارش ایسنا، علیرضا امینی در یادداشت خود آورده است: در آستانه‌ی پیروزی انقلاب اسلامی و اتفاقات ناشی از تندروی‌های آغازین هر جریان اجتماعی، صدای ملکوتی سید جواد ذبیحی به دلایلی هنوز تاریک، ممنوع‌الپخش شد و دعای سحر و دعای هنگام افطار او و حتی نوای اذانش از مجموعه آثار رسانه‌ای حذف شد که دراین موقعیت هنری و اجتماعی فردی یا افرادی با هشت نمونه آن آثار را اجرا می‌کردند که از این میان با روایت‌های مختلف چه تمرین بوده و چه اجرا اثر ربنای محمدرضا شجریان حتی از ربنای ذبیحی هم ملکوتی‌تر شد و از فردی مانند شجریان جز این نیز انتظار نمی‌رفت.

به واقع بخت مقدر خداوندی که روزی نصیب محمدرضا شجریان شد تا برای همه ملت ایران دعا بخواند شاید مقدر است نصیب دیگران بشود. کیفیت برتر یا مقبولیت بیشتر نیاز به گذر زمان دارد و محک تاریک، تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.

شاید این ایراد به رادیوی ملی ما قبل از انقلاب وارد است که چرا زودتر نوای عرفانی فرد یا افرادی چون محمدرضا شجریان را به ملت ایران تقدیم نکرده بودند که به واقع میراث فرهنگی ایران است، ولی جای سوال دارد آیا در دهه 50 کلاس‌های آواز در مکاتب مختلف وجود داشت؟ آیا آموزش و گستره اجتماعی اساتید به اندازه‌ی امروز بود؟

در توضیح این مطلب کافی است که بگوییم در سال‌هایی که شخص استاد شجریان در سازمان میراث فرهنگی خودشان مستر کلاس آواز دارند و اسطوره‌پروری می‌کنند آیا امکان ندارد آثار باشکوه‌تری از نسل گذشته‌مان بازسازی و خلق شود که قابل افتخار باشند و از دیگر سو اگر اجرای محمدرضا شجریان بعد از سیدجواد ذبیحی بد نبود چرا اجرای دیگران بعد از محمدرضا شجریان بد است.

جریان‌های اجتماعی امروز و نیاز به اسطوره‌پروری در ارگان‌هایی مانند خانه موسیقی که بتواند خبرساز باشد و بلیط شصت‌ هزار‌تومانی برای اسطوره‌اش بفروشد با جریان واقعی هنر تفاوت دارد.

این شخص هیچ‌کس جز محمدرضا شجریان نمی‌توانست باشد، چرا که مکاتب اساتید را به خوبی می‌دانست. نغمات و المان قرآنی را از مکتب پدر آمیخته بود، بهترین ردیف های آوازی را در سینه داشت و دلنشین‌ترین صدا را در حنجره، و مهم‌تر از همه با برخورداری از فرهنگ بالای اجتماعی و دانش ادبی و هنری خود، شعور قلبی و فکری روشنی نسبت به شیوه‌های اجراییی یک اثر پرنفوذ داشت.

اجرای نغمات اعتقادی و مذهبی وظیفه‌ای است که هر هنرمندی در هنر آواز در آن گام برداشته است و همان‌طور که می‌دانید آیاتی از قرآن کریم که با کلمه مناجات‌گونه «ربنا» آغاز می‌شود همگی در بین قاریان مصری و عرب و ایرانی به عنوان ادعیه خاص اجرا شده است که نمونه‌های مختلفی از آن ها قابل دستیابی است و نیز جایگاه والای نغمات اصیل و دستگاهی ایران در کنار نغمات قرائت عرب ضرورت اجرا و خلق انواع ادعیه «ربنا» را در آوازهای مختلف اصیل ایرانی به ما گوشزد می‌کند.

خوشبختانه در اداره‌ی کل نغمات آیینی در رادیو نوا از ابتدای سال با درک این مهم به جمع‌آوری و تولید مجموعه‌ای از دعاهای ربنا پرداخت که در دستگاه‌ها و آوازهای سه‌گانه، ماهور، شعر، چهارگا، بیات اصفهان راست، عشیران و مرکب‌خوانی است؛ گرچه این حرکت مقارن با برخی اتفاقات اجتماعی در حوزه عدم پخش صدای استاد شجریان بود ولی همان‌گونه که در روزهای ماه مبارک شاهد بودیم، شبکه‌های سیما باز هم صدای استاد را پخش کردند و نیز رادیو فرهنگ نیز برای حفظ جایگاه میراث فرهنگی ایران ربنای استاد شجریان را هم‌چنان پخش می‌کند، ولی با توجه به نیازی که به خلق آثار مخلتف بود نمونه‌های مختلفی از دعای ربنا خلق و دراختیار کلیه‌ی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی گذاشته شد که هیچ اجباری هم برای استفاده از آن ها نبود.

استاد  شجریان

به واقع بخت مقدر خداوندی که روزی نصیب محمدرضا شجریان شد تا برای همه ملت ایران دعا بخواند شاید مقدر است نصیب دیگران بشود. کیفیت برتر یا مقبولیت بیشتر نیاز به گذر زمان دارد و محک تاریک، تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.

این کارشناس موسیقی در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است: پرداختن به محصولات اسطوره‌ای فرهنگی و هنری و تجزیه و تحلیل فراسنج‌های اثری که مانند صنایع دستی در سطوح عالی نمی‌توان برای آنها تالی و چیزی مانند صنعت کپی برای خلق گونه مشابه آن یافت، پیش نیازهایی می‌طلبد که لختی به آنها می‌پردازیم.

اسطوره‌های ماندگار هنری که آثاری را خلق می‌نمایند زیادند، ولی همه آن ها به جایگاهی بالا و والا که تبدیل به یک میراث قومی و ملی شوند دست نمی‌یابند و بدون اغراق بیش از نیمی از آن ها علیل و ابتر می‌مانند. شرایطی هم‌چون خاستگاه و جایگاه اجتماعی اثر، شرایط خلق اثر، بستر ارائه‌ی اثر از لحاظ زمانی و مکانی، تعداد هنرمندان و خالقان آن‌گونه آثار در آن برهه و نیز وجود بستر خالی از اثر دقیقا همزمان با خلق آن اثر ، بخشی از دلایل اعتبار، شهرت و اسطوره شدن یک اثر هستند.

اسطوره‌های ماندگار هنری که آثاری را خلق می‌نمایند زیادند، ولی همه آن ها به جایگاهی بالا و والا که تبدیل به یک میراث قومی و ملی شوند دست نمی‌یابند و بدون اغراق بیش از نیمی از آن ها علیل و ابتر می‌مانند.

از یک‌سو بعد از یک تا دو دهه فعالیت گسترده با بزرگان موسیقی ایران و نیز حضور حرفه‌یی و درخشان فردی چون محمدرضا شجریان در رادیو حدفاصل سال‌های 1340 تا 1355 از او چهره‌ای ساخت که در سال‌های آغاز جریان انقلاب اسلامی ایران همه شرایط مورد نیاز برای شهرت او را فراهم کرده بود و نیز توانمندی صد چندان او در ارائه‌ی آثار بزرگ موسیقی ایران، گلی بود که به چمن آراسته بود.

استاد  شجریان

به واقع در سال‌های 1350 به بعد که بسیاری از ترانه‌ها و تصانیف به جای خوانندگان زن که دیگر با نزدیک‌شدن به سال‌های حدود 55 توجیه حضورشان در رادیو و دراجرای آثار کلاسیک موسیقی ایران کمرنگ شده بود و رونق موسیقی پاپ و خوانندگان آن از رونق خوانندگی زنان در ترانه‌ها و تصانیف موسیقی ایران کاسته بود، فرصتی بود تا صدایی در غیبت بزرگانی هم‌چون غلامحسین بنان، ادیب خوانساری، حسین قوامی و غیره حدفاصل ویژگی‌های مردان و زنان را در موسیقی آوازی اصیل ایران پر کند که این صدا باید علاوه بر تسلط کامل بر تمام ظرایف موسیقی دستگاهی ایران توانایی روح‌بخشیدن حساس نهفته در کلام ترانه را دارا می‌بود یعنی باید مردی هم‌چون بنان قوی، هم‌چون قوامی نرم و هم‌چون داریوش رفیعی شیرین می‌خواند و درعین حال هم‌چون بزرگان نسل زنان موسیقی ایران فنون دلبری و شهر‌آفرینی را در میان نغمات اصیل دستگاهی ایران مانند آنچه در آثار قمر وجود داشت، می‌دانست.

این شخص هیچ‌کس جز محمدرضا شجریان نمی‌توانست باشد، چرا که مکاتب اساتید را به خوبی می‌دانست. نغمات و المان قرآنی را از مکتب پدر آمیخته بود، بهترین ردیف های آوازی را در سینه داشت و دلنشین‌ترین صدا را در حنجره، و مهم‌تر از همه با برخورداری از فرهنگ بالای اجتماعی و دانش ادبی و هنری خود، شعور قلبی و فکری روشنی نسبت به شیوه‌های اجراییی یک اثر پرنفوذ داشت.

تمام آنچه به اختصاراشاره شد چکیده‌ای از توانمندی‌های محمدرضا شجریان است که مانند او بسیاری دیگر از اساتید موسیقی ایران به این میراث اشراف داشتند و توانسته بودند در خلق آثارشان از آنها استفاده کنند، ولی در بسیاری از موارد عنصر بستر ظهور اجتماعی یاری‌گرشان نشده بود تا بتوانند به نسبت سایر هم‌عصران خود به پله‌ای بالاتر از مناسب اجتماعی و هنری دست یابند که این نکته نه در ایران، بلکه در سایر جوامع شرقی نیز از ارکان مهم شهرت برای یک هنرمند است.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی

 





بازدید امروز: 30 ، بازدید دیروز: 147 ، کل بازدیدها: 583154
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ